آتليه عكاسي، نكات عكاسي، آموزش عكاسي

آتليه كودك | آتليه نوزاد | آتليه بارداري

عكاسي از نوزاد در آتليه به همراه مادر و پدر

عكاسي از نوزاد ان به دليل حركت كم آن ها ساده تر از عكاسي كودكان نوپاست. ولي به دليل حساس بودن آن ها بايد نكات خاصي را رعايت كنيد.

ايده هاي بسياري براي عكاسي از نوزادان وجود دارد. حالت هاي مختلف را امتحان كنيد.
لباس ها و گل سر هاي رنگي و فانتزي جلوه عكس را بيشتر مي كنند ولي مراقب باشيد كه كادر را خيلي شلوغ نكنيد.

ايده هاي عكاسي از نوزاد

حالتي كه دست ها نزديك به صورت باشند ظرافت و معصوميت خاصي به عكس ميبخشد. در عكاسي كودك نيز اين قضيه مهم است.

ايده عكاسي از نوزادان

 

ايده عكاسي از نوزادان

در انتخاب لباس ها و زمينه عكاسي هماهنگي رنگ ها را در نظر داشته باشيد. نوزادان را در پارچه هاي حرير و رنگارنگ بپيچيد.

ايده عكاسي از نوزادان

ميكس عكس نوزاد با عكس هايي با كادر بسته از دست ها, پاها, گوش, دهان, ناف و ديگر اجزاي بدن ايده جالب و زيباييست.

ايده عكاسي از نوزادان

عكس از نوزاد به همراه پدر و مادر كار را ساده تر مي كند زيرا امنيت نوزاد حفظ شده و حالت هاي بيشتري براي عكاسي بدست مي آيد.
عشق و امنيت را نشان دهيد.
حتما عكس هاي تكي با نوزاد داشته باشيد ودر حالت هاي مختلف نوزاد را در آغوش بگيريد.
نيمرخ را فراموش نكنيد.

ايده عكاسي از نوزادان

همه نوزادان روي پوست خود لكه هاي قرمز و كبودي هاي ناشي از تولد دارند.با اديت هاي مناسب رنگ پوست را كرم روشن و صورتي ملايم و يكدست كنيد تا نرمي و كركي بودن پوست بيشتر نمايان شود.

منبع:

راديو كودك

عكاسي يك سفر است

آيا فكر مي كنيد با پيشرفت و بهبود عكاسي تان، نسبت تصاويري كه نگه مي داريد به عكس هايي كه حذف مي كنيد بيشتر خواهد شد؟ پاسخ منفي است! من در اين مقاله قصد دارم اشتباه بودن اين افسانه يا باور را اثبات كرده و كاري كنم كه شما به عكاسي به عنوان يك سفر فكر كنيد، نه يك مقصد.
آتليه عكاسي و عكاسي كودك
با انتظار اين كه يك روزه به حد عالي برسيد، در واقع داريد خودتان را براي نااميد شدن آماده مي كنيد. بياييد ببينيم چرا اينطور است، و چه كاري مي توانيد انجام دهيد تا رضايت بيشتري از تصاوير خود داشته باشيد. ممكن است حتي در طول اين روند كمي سرگرم شويد و ايده هاي عكاسي عالي بگيريد.
عكاسي يك سفر است – شما نمي توانيد يكباره به انتهاي جاده پرش كنيد

براي اين كه منظورم را بهتر برسانم، از يك قياس سفر استفاده مي كنم. اگر شما بخواهيد به يك جاي جديد برسيد، بايد به نوعي به آنجا سفر كنيد – با رانندگي، پرواز، يا هر نوع ديگري از حمل و نقل. شما نمي توانيد اين مرحله را رد كنيد و بلافاصله آنجا باشيد (البته هنوز! من بي صبرانه منتظرم تا روش انجام تله پورت (دورنوردي) كشف شود تا من بتوانم مرحله فرودگاه را رد كنم!)، و گاهي اوقات مسير سفر براي رسيدن به آنجا بسيار سرگرم كننده و جالب است. به سفر جاده اي فكر كنيد!

عكاسي هم همينطور است، جز اين كه در آن مقصد مورد نظر، رسيدن به يك تصوير خوب (يا عالي) است. هدف ايجاد تصاويري است كه شما را راضي كنند، كه از به اشتراك گذاري آنها با ديگران خوشحال شويد. تصور غلط اين است كه وقتي شما به يك مهارت و سطح تجربه بالا در عكاسي مي رسيد، ديگر «موفق شده ايد و كار تمام است» و هر عكس ديگري كه مي گيريد شگفت انگيز خواهد بود. اين درست نيست!

اجازه دهيد چند نمونه به شما نشان دهم تا متوجه منظورم بشويد. من تقريبا به مدت ۳۰ سال است كه كار عكاسي حرفه اي انجام مي دهم. اين نحوه عكاسي من است. لطفا توجه داشته باشيد كه من كمتر از ۱۰% كل عكس هايي كه مي گيرم را به عنوان «پنج ستاره» يا بهترين عكس مجموعه ام مشخص مي كنم.
[عكاسي سفر است]

در نمونه بالا من صحنه اي را در يك گورستان در ساوانا، گرجستان ديدم كه به نظرم جالب بود. من چهار عكس مختلف از آن گرفتم. هيچ كدام از آنها واقعا بهتر از ديگري نشد، آنها فقط متفاوت بودند. اما اگر من تصميم نگرفته بودم چند عكس بگيرم، عكس هاي بعدي وجود نداشتند. شما بايد تصميم بگيريد كه كدام يك را بيشتر از همه دوست داريد (از بين مجموعه بالا و تصاوير خودتان)، اما اگر بعد از گرفتن عكس اول دست از كار بكشيد، ديگر نمي توانيد به كاوش ادامه دهيد.
كاوش شما را به طلا مي رساند

عبارتي كه من در بسياري از كلاس ها و تورهايم استفاده مي كنم اين است «در اطراف سوژه راه برويد». منظورم دقيقا اين است كه به لحاظ فيزيكي در اطراف صحنه راه برويد. هنگامي كه چيزي چشم شما را مي گيرد، به آن توجهي كه سزاراواش است را نشان دهيد و صحنه را به طور كامل كاوش كنيد.

چيزها را تغيير دهيد، واقعا در اطراف حركت كنيد. پاهاي خود را بجنبانيد! تمام طرف ها و زواياي صحنه را كاوش كنيد. اگر به سمت راست برويد نور چگونه تغيير مي كند؟ يا به سمت چپ؟ چه مي شود اگر براي به دست آوردن يك پرسپكتيو متفاوت روي زمين دراز بكشيد؟

تنها با كاوش كامل صحنه خود مي توانيد طلاي پنهان در آن را پيدا كنيد. از خودتان بپرسيد چه چيزي در وهله اول شما را به سمت اين سوژه جذب كرد؟ آيا روشنايي صحنه بود؟ شايد يك پس زمينه جالب؟ يا يك شخص يا شيء بود؟ اكنون در نظر بگيريد كه چطور مي توانيد سوژه را با چشم انداز آنچه كه چشم شما را گرفته، ثبت كنيد.
در اطراف سوژه راه برويد

اين يك نمونه از محل يكي از كارگاه هاي من است.
[عكاسي سفر است] [عكاسي سفر است]

بالابر غلات در تصاوير بالا محل يكي از كارگاه هاي من در آلبرتاست. من به شركت كنندگان يك تمرين مي دهم كه در اطراف آن راه بروند و حداقل شش عكس بگيرند كه كاملا با هم متفاوت باشند. بنابراين خودم هم همين كار را انجام دادم تا روند تفكرم و اين كه چطور اين مكان را كاوش كردم را به آنها نشان دهم.

در اينجا من چه چيزي را در تركيب بندي ها تغيير داده ام؟ بياييد نگاهي بياندازيم:

چند عكس افقي و عمودي گرفتم.
چند عكس كلوزآپ با جزئيات و چند عكس وايد از فاصله دورتر گرفتم.
بعضي از عكس ها بر روي بالابر فوكوس شده اند، و برخي در پيش زمينه شارپ هستند.
از ديافراگم هاي مختلف استفاده كردم.
از لنزهاي مختلف استفاده كردم.
در عكس آخر، حتي با نوردهي دوگانه داخل دوربين نيز آزمايش كردم.
بعضي از زوايا پايين (گلسنگ هاي روي بتن) و برخي بالا هستند.
همچنين از لحاظ فيزيكي موقعيتم را تغيير دادم و تمام اطراف بالابر را طي كردم. چطور مي توانيد اين را ببينيد؟ راهنمايي مي كنم، به جايي كه سايه ها افتاده اند نگاه كنيد – در يكي از آنها بالابر از پشت روشن شده، در ديگري خورشيد در مقابل آن قرار دارد (عكس وايد)، در بقيه نور از كنار مي آيد.

چه چيز ديگري را مي توانستم در عكاسي تغيير دهم؟ عكاسي ماكرو و حتي نزديك تر شدن چطور است؟ شايد مي توانستم چند عكس سياه و سفيد بگيرم؟ فكر مي كنيد من در كل چند عكس در اين مكان گرفتم؟ حدود ۴۰ تا! اين در واقع عكس مورد علاقه من است.
[عكاسي سفر است]

مربي همكار من در اين كارگاه، بروس كلارك، در واقع به من نشان داد كه چطور اين كار را با دوربين كانن ام انجام دهم. من هيچ وقت اين كار را امتحان نكرده بودم و كار كردن با تنظيمات نوردهي دوگانه داخل دوربين بسيار سرگرم كننده بود.
[عكاسي سفر است]

اين يك نوردهي دوگانه است كه من با كمك يكي از شركت كنندگان كارگاه از بروس گرفتم.
منتظر نور باشيد

چه مي شود اگر شما به يك محل برسيد و نور براي عكاسي مناسب نباشد؟ اگر بتوانيد منتظر بمانيد، اين بهترين گزينه است، همان كاري كه من در نمونه بعدي انجام دادم. خورشيد داشت غروب مي كرد و به طور كلي نور بسيار يكنواخت بود. من اين حصار قديمي را پيدا كردم و مي خواستم بافت آن را ثبت كنم. سپس خورشيد با شدت كامل بيرون آمد و همه چيز را تغيير داد.
[عكاسي سفر است]

تصاوير عمودي من – به دو عكس پايين توجه كنيد كه چطور خورشيد بيرون آمده و نور طلايي گرم خود را بر روي حصار پاشيده است.
[عكاسي سفر است]

در اين تصاوير، من ديافراگم هاي مختلف را براي تغيير عمق ميدان امتحان كردم، و سپس با سرعت شاترهاي آهسته كار كردم تا چمني كه در نسيم حركت مي كرد را ثبت كنم. باز هم نور طلايي را بر روي تصاوير گرفته شده در زماني كه خورشيد بيرون مي آيد، مي بينيد.

آيا مي توانيد ببينيد تغيير نور چه تفاوتي در صحنه بالا ايجاد كرده است؟ سرعت شاترهاي مختلف به بيش از حد مات شدن چمن در برخي از تصاوير منجر شدند، بنابراين من مجبور شدم آزمايش كنم تا تنظيمات مناسب را براي ظاهري كه مي خواستم، پيدا كنم.

اين روندي است كه من در مورد آن صحبت مي كنم! شما نمي توانيد فقط يك عكس بگيريد و برويد، و انتظار داشته باشيد بهترين تصويري شود كه احتمالا مي توانيد در آن موقعيت بگيريد. آزمايش و امتحان كردن چيزهاي مختلف فقط براي يادگيري نيست، بلكه براي تكامل به سمت تصويري كه مي خواهيد ايجاد كنيد ضروري است.
[عكاسي سفر است]

اين عكس مورد علاقه من از ميان مجموعه بود. چمن در نسيم حركت مي كند و به علت سرعت شاتر ۱/۵ ثانيه مات است. پرتو بي رمق نور طلايي خورشيد بر روي حصار تصوير را گرم مي كند. براي من اين عكس به معني «سرزمين» است!
پايين برويد!

در مجموعه هاي زير، مي توانيد پيشرفت عكاسي من را در تخته هاي قديمي و پوسيده يك پل سه پايه قديمي قطار ببينيد. يك بار ديگر من صحنه را كاوش كردم، و به دنبال چيز جالبي به عنوان سوژه ام گشتم. به مجموعه تصاوير زير نگاه كنيد، متوجه خواهيد شد كه تصوير اول اصلا شبيه تصوير آخر نيست. اگر بعد از گرفتن يك عكس از كار دست مي كشيدم و تنها با پايين آمدن بر روي زمين براي به دست آوردن ديد نزديك تر، مي توانستم تصوير آخر را بگيرم؟

ماهيت پوسيده تخته ها و بافت آنها چشم مرا گرفت. سپس من تركيب بندي هاي مختلف را امتحان كردم و سعي كردم يك سوژه اصلي براي تصوير پيدا كنم – چيزي كه توجه بيننده را بر روي خود نگه دارد. اول سعي كردم ميخ را به طور برجسته نشان دهم – اما كمي در سايه قرار داشت و هنوز هم براي من كارساز نبود.
[عكاسي سفر است]

سپس برگ زرد كوچكي را در ميان تخته ها پيدا كردم و مي دانستم كه يك سوژه عالي خواهد بود. اين برگ به چند دليل برجسته شده است.
[عكاسي سفر است]

برگ به دليل رنگ زردش به راحتي قابل مشاهده است (رنگ هاي گرم جلب توجه مي كنند) نور خورشيد نيز با نورپردازي از پشت آن را به خوبي برجسته مي كند. اين واقعيت كه يك موجود زنده از ميان تخته هاي قديمي و پوسيده يك پل در حال رشد است، توجه را جلب كرده و به تصوير هماهنگي و جذابيت مي بخشد. در نهايت، من اشعه خورشيد را نيز اضافه كردم.
[عكاسي سفر است]

اين عكس نهايي از آن مجموعه است.

اما اگر من در اطراف آن پل بر روي دست ها و زانوهايم نمي خزيدم، احتمالا متوجه اين برگ كوچك نمي شدم. بنابراين به ياد داشته باشيد كه پايين برويد – به معناي واقعي كلمه – و به دنبال سوژه هايي كه نزديك زمين هستند بگرديد. ما جهان را در سطح چشم مي بينيم و اين براي ما «عادي» است. با عكاسي از يك موقعيت دوربين ديگر، تصاويري ايجاد خواهيد كرد كه متفاوت هستند و مردم به آنها توجه نشان خواهند داد.
يك نمونه ديگر

باز هم در گورستان گرجستان، رديف هاي يكدست سنگ قبرها توجه مرا به خود جلب كرد. همانطور كه در كل صحنه كاوش كرده و راه مي رفتم چيزي پيدا كردم كه بر روي آن فوكوس كنم. آيا مي توانيد تفاوت را در تصاوير زير ببينيد؟ چه چيزي تغيير كرده است؟
[عكاسي سفر است]

در اينجا من فاصله كانوني مورد استفاده، و محل قرار دادن نقطه فوكوس را تغيير دادم (سنگ قبر جلويي در مقابل رديف بعدي در عقب).
[عكاسي سفر است]

پرچم كوچك و گل هاي سفيد توجه مرا به اين محل جلب كردند.
[عكاسي سفر است]

يكي از تصاوير مورد علاقه من از ميان مجموعه. اين عكس با يك لنز بلند (حدود ۱۵۰mm)، يك ديافراگم بزرگ (f/2.8) و فوكوس شده بر روي رديف دوم سنگ قبرها گرفته شد.
زياد عكس بگيريد – اما نه خيلي زياد

پس چه تعداد عكس مناسب است؟ آيا مي توانيد تعداد خيلي زيادي عكس بگيريد؟

هيچ پاسخ درست يا كاملي براي سوال اول وجود ندارد، اما بله، شما مي توانيد تعداد خيلي زيادي عكس بگيريد. هر كدام از تصاوير در هر يك از مجموعه هاي بالا به دقت تنظيم شده و به طور آگاهانه ايجاد شدند. من در حالت عكاسي پشت سر هم با سرعت ۸ فريم در ثانيه عكس نمي گرفتم به اميد اين كه چيز جالبي به دست آورم. اسم اين كار «پرتاب تيري در تاريكي» است و توصيه نمي شود، چون در اين صورت در واقع چيزي ايجاد نمي كنيد، بلكه تنها داريد چيزي را به سمت ديوار پرتاب مي كنيد به اميد اين كه به آن بچسبد.

نه – همه چيز را در داخل كادر خود آگاهانه انتخاب كنيد. لنزي كه مي خواهيد استفاده كنيد، و تمام جزئيات تكنيكي را انتخاب كنيد. تصميم بگيريد كه پاهاي خود را كجا قرار دهيد و چطور بايستيد. فقط زماني دكمه شاتر را فشار دهيد كه همه چيز خوب به نظر برسد. سپس آنچه را كه ثبت كرده ايد بررسي كرده و هر گونه تغييرات لازم را انجام دهيد (دو اينچ به سمت چپ جابجا شويد، نوردهي را تنظيم كنيد، و غيره) و عكس ديگري بگيريد.

به عكس گرفتن ادامه دهيد تا وقتي كه احساس كنيد به عكس مورد نظر خود رسيده ايد، يا از تمام امكانات و فرصت هاي موجود در صحنه خسته شده ايد. سپس به نقطه بعدي برويد و همين كار را تكرار كنيد. واضح است كه اين روش براي عكاسي از سوژه هاي متحرك قابل اجرا نيست، اما پيام يكي است:
عكاسي يك سفر است نه يك مقصد – چشم هاي خود را باز كنيد و از سفر لذت ببريد!

نويسنده: دارلين هيلدربرانت (Darlene Hildebrandt)

منبع:

لنزك

نكات آموزشي عكاسي در مورد چشم

 اين كه بگوييم چشم ها پنجره روح هستند كليشه اي است، اما آنها مطمئنا كليد يك عكاسي خيره كننده هستند. اين مسئله هنگام عكاسي از اشخاص و حيوانات خانگي قابل درك است، اما براي عكاسي از پرندگان نيز صدق مي كند. فقط عكاسي از آن سوژه هاي كوچك و سريع به دقت و مهارت بيشتري نياز دارد. در آتليه نوزاد و عكاسي نوزاد نيز بايد اين توصيه ها رعايت شود.

هميشه هدفتان عكاسي از يك چشم با يك پرنده متصل به آن باشد. هنگامي كه چشم به درستي ثبت شود، بقيه اجزاي پرنده نيز معمولا درست از كار درمي آيند. اين آموزش ۵ نكته براي ثبت چشم يك پرنده، و در نتيجه يك عكس پرنده زيبا و جذاب را مطرح مي كند.
۱
يكي از چشم ها بايد قابل مشاهده و در شارپ ترين فوكوس تصوير باشد

در يك كار خلاقانه مانند عكاسي، عجيب به نظر مي رسد كه قوانيني وجود داشته باشد. آيا هدف نشان دادن چيزي منحصر به فرد نيست؟ خب، تعداد عكس هاي پرنده جالبي كه من ديده ام و در آن يكي از چشم هاي پرنده نشان داده نشده يا در فوكوس شارپ نبوده، انگشت شمار هستند. و من هم قطعا هيچ وقت چنين عكسي نگرفته ام.

يكي از دردناك ترين كارهايي كه من مجبور شده ام انجام دهم، حذف عكسي از يك گونه نادر يا يك عكس عالي از يك پرنده در حال پرواز بوده، به اين دليل كه چشم پرنده در عمق ميدان درستي قرار نداشته است.
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

خوب: نقطه فوكوس بر روي چشم است
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

بد: نقطه فوكوس بر روي نوك است

هنگام عكاسي از يك پرنده در حالت نشسته، معمولا بهتر است كه از بازترين ديافراگم لنز خود با فوكوس تك نقطه اي قرار گرفته بر روي چشم استفاده كنيد. اين كار شارپ ترين چشم را با حداكثر ماتي يا بوكه پس زمينه به شما مي دهد. هنگامي كه سوژه سريع حركت مي كند يا در حال پرواز است، اغلب لازم است كه از يك عمق ميدان بازتر، مثل f/8 يا غيره استفاده كنيد. اين ديافراگم، همراه با فوكوس خودكار پيوسته، يك سرعت شاتر سريع تر (در محدوده ۱/۱۰۰۰ تا ۱/۲۰۰۰)، و چندين نقطه كانوني، شانس بيشتري به شما مي دهد كه چشم شارپ شود.
۲
جهت نوك يا منقار بايد در حدود ۹۰ درجه (به چپ يا راست) نسبت به دوربين باشد.

به عبارت ديگر، پرنده بايد به سمت دوربين نگاه كند يا در نيمرخ كامل باشد. براي عكاسان پرنده مبتدي، از جمله خودم، معمولا اين مورد به اندازه نگه داشتن چشم در فوكوس شارپ قابل درك نيست. اما در شرايط عكاسي از اشخاص به آن فكر كنيد. ما به طور معمول از پشت سر اشخاص يا افرادي كه به جايي دور از دوربين نگاه مي كنند، عكس نمي گيريم.
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

خوب: سر در نيمرخ مستقيم است
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

بد: سر بيشتر از نيمرخ چرخيده است

براي به دست آوردن موقعيت مناسب سر و ژست كلي، تقريبا هميشه لازم است كه در حالت عكاسي پشت سر هم عكس بگيريد (كه تحت عنوان عكاسي متوالي نيز شناخته شده است). پرنده ها اغلب سر خود را در تمام جهات حركت مي دهند، معمولا آنقدر سريع كه ما نمي توانيم تنها با يك كليك به ژست درست واكنش نشان دهيم. هنگامي كه سوژه خود را پيدا كرديد، بر روي سر آن فوكوس كرده و با پيش بيني حركات آن شروع به عكاسي پشت سر هم كنيد. بسياري از گونه ها (به خصوص جانوران حشره خوار مانند مرغ مگس خوار) به سمت صداي جالب شاتر سريع نگاه مي كنند.

وقتي نوردهي هاي متعدد را امتحان مي كنيد، به سرعت آنهايي كه در آن منقار رو به سمت دوربين نيست را حذف كنيد. در محدوده يك ژست نيمرخ، شكل بيضي كمي عمودي چشم، هنگامي كه سر تنها كمي بيش از ۹۰ درجه دور از دوربين است، مشهود مي باشد. ممكن است نامحسوس باشد، اما همان كمي دور شدن (چرخش) از دوربين مي تواند به شدت جذابيت تصوير را كاهش دهد.
۳
ارتفاع دوربين از زمين بايد با ارتفاع چشم يكي باشد

عدم عكاسي در سطح چشم شايع ترين عاملي است كه بين عكس هاي پرنده آماتور و عكس هاي پرنده جذاب تفاوت ايجاد مي كند. پرنده ها، با بال هاي مزاحم خود، اغلب بالاي سر ما هستند. يا گاهي اوقات، به خصوص در مورد پرندگان آبزي، پايين تر از ما قرار دارند.

كمي چرخاندن دوربين رو به بالا يا پايين آسان است، بنابراين بسياري از افراد همين كار را مي كنند. آنها با اين كار يك نماي آشنا را ثبت مي كنند – همانطور كه ما هر روز پرنده ها را مي بينيم.

هدف يك عكاس برجسته كردن سوژه اش در يك نور غير معمول است – تا به بينندگانش راهي جديد براي ديدن جهان نشان دهد. يك راه عالي براي انجام اين كار اين است كه با عكاسي در سطح چشم، بيننده را در پرسپكتيو پرنده قرار دهد.
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

خوب: از سطح انگشت پا از طريق منظره ياب چرخيده (رو به بالا)
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

بد: از سطح سر در حالت ايستاده

البته، قرار دادن دوربين در سطح چشم پرنده به زبان ساده تر از عمل است. هيچ راه حل ساده اي براي آن وجود ندارد. تنها به خلاقيت، صبر، و شانس نياز دارد. اينها چند ترفند هستند كه به نظر من مي توانند كارساز باشند.

براي پرنده هاي در حال پرواز يا آنهايي كه در ارتفاع بالا روي درختان قرار دارند، سعي كنيد به جايي با يك تپه شيب دار برويد. شيب اغلب به نفع شما عمل مي كند.
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

از بالاي يك تپه

شكارگاه هاي بعضي از پرندگان برج هاي ديده باني دارند كه براي اين كار مناسب هستند، اما در نظر داشته باشيد كه يك پنجره از طبقه دوم رو به يك باغ نيز در واقع همان است.
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

از يك پنجره در طبقه دوم

وقتي هيچ كدام از اين موارد امكان پذير نبود، رو به بالا برگرديد. زاويه اي كه نسبت به پرنده داريد، به جاي تفاوت ارتفاع مطلق، اهميت دارد. بنابراين استفاده از يك لنز تله فوتوي بلند كه به شما اجازه دهد كمي دور شويد، مي تواند مقداري از شيب دوربين را جبران كند.

براي پرنده هايي كه روي زمين، و به خصوص روي آب شناور هستند، تا آنجا كه مي توانيد دوربين را پايين بر روي زمين قرار دهيد. حتي چمباتمه زدن نيز اغلب كافي نيست. يك سطح ديد شيب دار مي تواند به شما اجازه دهد تا دوربين را تقريبا هم سطح با آب قرار دهيد، اگر اينطور نشد، ممكن است لازم باشد بر روي شكم دراز بكشيد.
۴
چشم بايد برق بزند

آن انعكاس كوچك (به نام برق چشم يا كچ لايت) يك درخشش واقعي به چشم ها مي دهد كه آنها را برجسته مي كند. به عنوان يك مزيت خوب، اگر نور درست در چشم برق ايجاد كند، معمولا آن طرف پرنده كه به طرف دوربين است نيز به خوبي روشن مي شود.
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

خوب: سر به طرف نور خورشيد است
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

بد: سر از نور خورشيد دور است

ثبت آن برق چشم عالي معمولا مستلزم اين است كه در وقت مناسب بيرون برويد و خورشيد در پشت سر شما باشد. بهترين نور براي عكاسي از پرندگان نور كم و مستقيم است. اين به معني سايه هاي بسيار بلند و شارپي است كه معمولا در طول اولين و آخرين ساعات روز وجود دارند. مقاومت در برابر وسوسه بيرون رفتن و عكاسي در طول ساعات ديگر به اضطراب كمتر براي حذف برخي عكس هاي خوب اما با روشنايي ضعيف منجر مي شود.

هنگام كمين كردن و نزديك شدن به پرندگان، از موقعيت خورشيد آگاه باشيد و سعي كنيد خودتان را بين خورشيد و پرنده قرار دهيد. اين كار مي تواند سخت باشد چون به معناي ناديده گرفتن نيمي از ميدان ديد شماست، حتي اگر پرندگان بسيار خوبي آنجا وجود داشته باشند. خبر خوب اين است كه پرندگان زياد به اين طرف و آن طرف مي روند، بنابراين گاهي اوقات تنها لازم است يك جاي مناسب با نور خوب پيدا كنيد و صبر كنيد تا پرندگان به آنجا بيايند.
۵
چشم بايد به درستي نوردهي شود

پرندگان انواع مختلفي از رنگ چشم ها را دارند، كه برخي از آنها بسيار زيبا هستند. من عاشق عكس هايي هستم كه زيبايي چشم پرنده را به طور برجسته نشان مي دهند. هيچ چيزي بدتر از يك گردي (دايره) سياه و بي جان كه يك مردمك و عنبيه در آن قرار دارد نيست.

اگرچه به وضوح بهتر است كه نوردهي درست را در هنگام عكاسي به دست آوريد، اما من متوجه شده ام كه اكثر عكاسان از افزايش نوردهي چشم (و گاهي اوقات اشباع) در پس پردازش نفع مي برند. قلم مو يا ابزار ويرايش انتخابي موجود در اكثر ويرايشگرهاي عكس عالي عمل مي كند. اغلب تنها +۰٫۳ يا +۰٫۷ پله تفاوت بسيار زيادي ايجاد مي كند.
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

خوب: نوردهي چشم افزايش يافته در پس پردازش
[چشم ها در عكاسي از پرندگان]

بد: چشم كم نوردهي شده و بي جان

همانطور كه من به مرور زمان عكس هاي پرنده ام را بهبود بخشيدم، اينها مهم ترين نكاتي بودند كه به آنها پي بردم.

نويسنده: توني گنتيلكور (TONY GENTILCORE)

منبع:

لنزك

آموزش ثبت پس زمينه هاي جذاب در عكاسي ماكرو

 شما يك سوژه ماكروي عالي، زاويه عالي، و تركيب بندي عالي داريد. فوكوس خود را چك كرده ايد، و بر روي نقطه مناسب قرار دارد. انگشت شما در بالاي دكمه شاتر است، اگر يك فشار سريع وارد كنيد، عكس شما آماده است. همه چيز آنجا براي شما مهياست… درست است؟ ۰شايد نه. يك چيز ديگر وجود دارد كه من از شما مي خواهم قبل از گرفتن عكس آن را چك كنيد – و آن پس زمينه است. اميد است در عكاسي بارداري در آتليه بارداري نيز اين نكات رعايت شود.
[عكاسي ماكرو از گل ها]

ببينيد، اگرچه سوژه، نورپردازي، و تنظيمات در عكاسي ماكرو بسيار مهم هستند، اما پس زمينه نيز مهم است، بسيار بيشتر از آنچه كه مردم اغلب متوجه مي شوند. بله كاملا قابل درك است؛ اين فقط پس زمينه است. تا زماني كه شما سوژه مناسب داريد، چرا بايد نگران باشيد؟

اما زماني كه بحث عكاسي ماكرو مطرح است، پس زمينه مي تواند عكس شما را بسازد يا خراب كند. شما اغلب با پالت تركيب بندي محدودي كار مي كنيد. خطوط، رنگ ها، اَشكال؛ عكاسي ماكرو همه چيز را ساده مي كند، كه نبايد بگوييم عكاسي ساده تر مي شود. در عوض، هر المان را تقويت كرده و به جزئيات مهم تر توجه مي كند.

خوشبختانه، به دست آوردن پس زمينه هاي خوب چندان كار سختي نيست. همانطور كه شما شروع به آگاهي پيدا كردن در مورد پس زمينه ها و اهميت آنها مي كنيد، نگاه شما پرورش خواهد يافت. اما براي تسريع تكنيكتان، در اين مقاله به پنج نكته اشاره مي كنيم كه به طور چشمگيري تصاوير ماكروي شما را بهبود خواهند بخشيد.
۱
سادگي كليد كار است

من گفتم كه پنج نكته به شما مي گويم، اما اين يكي از همه مهم تر است. اين نقطه شروع است كه بايد مقدم بر تمام ملاحظات ديگر در مورد پس زمينه باشد.

وقتي من مي گويم سادگي، لزوما منظورم يك پس زمينه ايستا، يكنواخت، سياه يا سفيد نيست (اگرچه اين هم مي تواند خيلي خوب باشد). منظور من اين است كه پس زمينه شما نبايد شلوغ و درهم و برهم باشد. شما يك پس زمينه پر از اَشكال و خطوط حواس پرت كننده كه نگاه را از سوژه اصلي منحرف كنند نمي خواهيد.

به عنوان مثال، يكي از انواع پس زمينه مورد علاقه من فقط يك رنگ تنهاست. هيچ چيز فانتزي اي ندارد، اما هيچ چيز حواس پرت كننده اي هم ندارد. اگر شما در يك منطقه طبيعي عكاسي مي كنيد، ممكن است بتوانيد خودتان را در موقعيتي قرار دهيد كه كمي درخت در پشت سوژه وجود داشته باشد. سپس مي توانيد يك پس زمينه سبز و خوب ثبت كنيد.
[عكاسي ماكرو از گل ها]

پس زمينه در اينجا يك رنگ سبز ساده است، كه سوژه رنگارنگ را برجسته مي كند.

و اگر پاييز است، چه بهتر. رنگ طلايي برگ هاي در حال تغيير تصاوير زيبايي ايجاد مي كند.
[عكاسي ماكرو از گل ها]

هنگامي كه من اين گل را پيدا كردم، موقعيتم را تغيير دادم تا درختان دوردست را در عكس جاي دهم، كه برخي رنگ هاي پاييزي دوست داشتني را به نمايش گذاشته بودند.

نكته مهم در اينجا اين است كه پس زمينه حواس پرت كننده نيست. هدفتان بايد اين باشد كه پس زمينه سوژه را تكميل كند بدون اين كه بر آن غالب شود. به طور كلي، يك پس زمينه يكنواخت مناسب است (اما مي توانيد چيزي كمي پيچيده تر را نيز امتحان كنيد، همانطور كه در نكات چهار و پنج در زير مشاهده خواهيد كرد).
۲
دستيابي به جدايي خوب بين سوژه و پس زمينه

زماني كه بحث عكاسي ماكرو مطرح باشد، جدايي كافي بين سوژه و پس زمينه بسيار مهم است. به عبارت ديگر، شما بايد سوژه اي پيدا كنيد كه فاصله قابل ملاحظه اي با هر آنچه كه در پشت آن قرار دارد، داشته باشد. زماني كه شما بر روي سوژه خود در پيش زمينه فوكوس مي كنيد، المان هاي پس زمينه دور به طور كلي تاري دلپذيري پيدا كرده، و پس زمينه يكنواختي كه در بالا در مورد آن بحث كردم را ايجاد مي كنند.

خب يك فاصله قابل توجه دقيقا چقدر است؟ به طور كلي، اين مسئله به چند چيز بستگي دارد.
[عكاسي ماكرو از گل ها]

اين به عمق ميدان بستگي دارد. به طور خلاصه، عمق ميدان به مقداري از سوژه كه شارپ و در فوكوس است اشاره دارد، كه با باز و بسته شدن ديافراگم لنز، و فاصله دوربين تا سوژه تغيير مي كند.

بيشتر بخوانيد: عمق ميدان را عمقي ياد بگيريد

اول، فاصله دوربين تا سوژه. هرچه دوربين شما به سوژه نزديك تر باشد عمق ميدان كم تر است و پس زمينه مي تواند به سوژه نزديك تر باشد. اگر دوربين شما تنها پنج اينچ از يك گل فاصله داشته باشد، احتمالا با پس زمينه اي كه تنها ۱۰ اينچ با پشت گل فاصله دارد، مشكلي نخواهيد داشت. با اين حال، اگر دوربين شما پنج فومت از گل فاصله داشته باشد، آن وقت شايد بايد ده فوت فاصله بين گل و پس زمينه وجود داشته باشد تا به آن تاري مطلوب دست يابيد.

هرچه ديافراگم باز تر باشد (محدوده f/1.8-5.6) عمق ميدان كم تر است در نتيجه، سوژه شما مي تواند به پس زمينه نزديك تر باشد، در حاليكه هنوز هم امكان به دست آوردن يك پس زمينه خوب و يكنواخت را فراهم مي كند. اما هنگامي كه از يك ديافراگم باريك استفاده مي كنيد (به عنوان مثال، f/8-32)، بايد خيلي بيشتر مراقب باشيد. بدون فاصله زياد بين پس زمينه و سوژه، خواهيد ديد كه هرچه در پس زمينه شما وجود دارد (برگ ها، ساقه ها، درختان و غيره)، كاملا مشخص باقي خواهد ماند، و در نتيجه، حواس بيننده را از سوژه اصلي منحرف مي كنند.
[عكاسي ماكرو از گل ها]

اين گل چند فوت جلوتر از پس زمينه قرار داشت. فاصله زياد، به علاوه عمق ميدان كم در f/2.8 اجازه داد تا برگ هاي پس زمينه محو در نور خورشيد بعد از ظهر، به طرز دلپذيري مات شوند.
۳
به سمت يك آسمان ابري عكس بگيريد

انجام اين يكي آسان است، و مي تواند به تصاوير واقعا دلپذيري منجر شود. تمام چيزي كه نياز دارد تمايل به عكاسي از زاويه پايين بر روي زمين است، به طوري كه بتوانيد آسمان را پشت سوژه خود قرار دهيد. اگر طبق معمول هميشه عكس بگيريد، و براي سوژه اصلي نوردهي كنيد، متوجه خواهيد شد كه پس زمينه به رنگ سفيد يكنواخت و دلپذيري درخواهد آمد.
[عكاسي ماكرو از گل ها]

من تا جايي پايين آمدم كه اين سوژه درست در بالاي خط افق قرار گرفت، و توانستم ابرها را به عنوان پس زمينه ثبت كنم.
۴
در نور خورشيد عكس بگيريد

اغلب اوقات، عكاسان ماكرو دوست دارند خورشيد را پشت خود قرار دهند، به طوري كه نور آن از بالاي شانه هاي آنها عبور كرده و به جلوي سوژه بتابد. اگرچه اين مي تواند يك استراتژي عالي باشد، اما گاهي اوقات تغيير برخي چيزها مي تواند جلوه هاي خلاقانه اي به وجود آورد.

يكي از جالب ترين تكنيك ها اين است كه صبر كنيد تا خورشيد پايين بر روي خط افق قرار گيرد. سپس سوژه را بين خودتان و خورشيد قرار دهيد، پايين برويد، و براي سوژه اصلي نوردهي كنيد. هدفتان نبايد جاي دادن خورشيد در عكس باشد. در عوض، سعي كنيد كمي از آن نور طلايي كه درست در كنار خورشيد قرار دارد را ثبت كنيد.
[عكاسي ماكرو از گل ها]

من اين تصوير را در حالي گرفتم كه بر روي چمن مقابل خودم دراز كشيده بودم، در حاليكه خورشيد داشت از خط افق پايين مي رفت. اين رنگ ها در واقع مستقيم از دوربين بيرون آمده اند (ويرايش نشده اند).

بسيار مهم است كه اين كار را در اواخر عصر انجام دهيد. اگر زودتر اين كار را بكنيد، نور خورشيد بيش از حد روشن خواهد بود. در اين صورت آن رنگ هاي طلايي غني را به دست نمي آوريد، و نوردهي براي سوژه اصلي سخت خواهد بود.

همچنين از شما مي خواهم كه مراقب باشيد؛ از طريق منظره ياب دوربين خود به خورشيد نگاه نكنيد. اين كار مي تواند به چشم هاي شما آسيب برساند. در عوض، در حين استفاده از عملكرد نمايش زنده (Live View) دوربين خود عكس بگيريد.
۵
از رنگ هاي اطراف خود استفاده كنيد

اگرچه يك پس زمينه يكنواخت اغلب بسيار خوب است، اما ممكن است بخواهيد به عكس هاي خود چيزي اضافه كنيد. كمي برجستگي. اين جايي است كه رنگ هاي شاداب و پر انرژي مي توانند مفيد واقع شوند.

در حال حاضر، من لزوما پيشنهاد نمي كنم كه رنگ ها را مثل لباس هايتان ست كنيد، و پيشنهاد هم نمي كنم كه از نظريه رنگ استفاده كنيد. هيچ نيازي به اين كار نيست، نه وقتي كه تازه شروع به كار كرده ايد. در عوض، فقط سعي كنيد به دنبال نقاط رنگارنگ در پس زمينه باشيد، و عكس را طوري تركيب بندي كنيد كه در پشت سوژه اصلي كمي رنگ وجود داشته باشد.
[عكاسي ماكرو از گل ها]

براي اين تصوير، من دوربينم را در زاويه اي قرار دادم كه چند گل زرد رنگ در پس زمينه با رنگ قرمز سوژه كنتراست ايجاد كردند.

هنگامي كه شما بيرون در حال عكاسي هستيد، ممكن است خيلي از گزينه ها را نبينيد، اما مكث كنيد و به اطراف خود نگاه كنيد. سعي كنيد در حين تغيير زاويه دوربين از ميان منظره ياب نگاه كنيد. ممكن است معلوم شود كه بعضي از قسمت ها هنگامي كه خارج از فوكوس هستند، ناگهان زيبا مي شوند.

يكي از تكنيك هاي مورد علاقه من در هنگام عكاسي از گل ها تنظيم تركيب بندي است به طوري كه يك غنچه ديگر كمي پشت اولي قرار داشته باشد، درحاليكه با يك عمق ميدان كم عكس مي گيرم. اين غنچه در پس زمينه كه به صورت يك تكه رنگ خارج از فوكوس نشان داده مي شود، سوژه اصلي را كامل مي كند.
[عكاسي ماكرو از گل ها]

در اينجا من در جايي قرار گرفتم كه يك گل ديگر، كمي پشت اولي، به خوبي خارج از فوكوس نشان داده شد.
ن
نتيجه گيري

عكاسي ماكرو نيازمند توجه دقيق به پس زمينه است، اما اجازه ندهيد اين كار شما را عقب نگه دارد. با دستيابي به جدايي خوب بين سوژه و پس زمينه، با عكاسي به سمت آسمان، خورشيد در حال غروب، يا گنجاندن رنگ هاي پر انرژي در عكس، و مهم تر از همه با تمركز بر سادگي، در مسير خود براي به دست آوردن تصاوير ماكروي فوق العاده موفق خواهيد شد.

اگر نكته اي در ذهن داريد كه من در اينجا به آن اشاره نكردم، دوست دارم آن را در قسمت نظرات بخوانم!

نويسنده: جيميز دمپسي (Jaymes Dempsey)

منبع:

لنزك

آموزش ۸ نكته عكاسي منظره

 من عكاس منظره نيستم. اما وقتي خودم را در موقعيتي مي بينم كه با مناظر زيبا احاطه شده ام، دوست دارم بتوانم عكس خوبي بگيرم كه آن صحنه را منصفانه نشان دهد. من مي خواهم بتوانم چيزي بيش از يك عكس فوري ثبت كنم – من مي خواهم عكسي بگيرم كه به آويزان كردن آن بر روي ديوارم افتخار كنم. بنابراين در اين مقاله ۸ نكته كه براي گرفتن آن عكس هاي ديواري ارزشمند ياد گرفتم را با شما به اشتراك مي گذارم تا بتوانيد اين نكات را براي عكاسي كودك در  آتليه كودك نيز به كار بگيريد.
[نكات عكاسي منظره]
۱
نور كليد كار است

نور براي هر نوع عكاسي بسيار مهم است، اما به نظر من در مورد مناظر بسيار بيشتر اهميت دارد. در يك جلسه پرتره به راحتي مي توانيد زير چند درخت يا پشت يك ديوار برويد تا كمي سايه براي گرفتن عكس پيدا كنيد. اما مطمئنا نمي توانيد اين كار را با يك كوه انجام دهيد! شما بايد صبر كنيد تا يك نور عالي ظاهر شود، و سپس عكس بگيريد. و اگر اين كار را نكنيد، و تنها يك نور متوسط داشته باشيد چه مي شود؟ يك عكس متوسط به شما مي دهد.

به عنوان مثال عكس زير را در نظر بگيريد. اين عكس در يكي از سفرهاي جاده اي ما گرفته شده است، زماني كه در كنار يك درياچه زيبا در جاسپر، آلبرتا، كانادا توقف كرديم.
[نكات عكاسي منظره]

اين عكس در هنگام ظهر گرفته شد – كه به شرايط نوري بد شناخته شده است. در اين زمان، خورشيد مستقيم نور سختي دارد كه از بالاي سر مي تابد. مي توانيد ببينيد كه كوه ها بسيار كسل كننده به نظر مي رسند، چون نور هيچ كاري به نفع آنها نمي كند. اگر اين عكس بيشتر حول ساعت طلايي گرفته مي شد، خورشيد در آسمان پايين تر بود و نور جانبي داشت. در اين صورت عمق و بُعد بسيار بيشتري به كوه ها مي بخشيد.

يادداشت جانبي: با وجود اين كه اين بهترين نور براي ثبت كوه ها نيست، اما من هنوز هم خوشحالم كه ما در هر حال اين عكس را گرفتيم! اين يك خاطره خوب است، حتي در شرايط نوري بد. اجازه ندهيد نور كمتر از ايده آل شما را از ثبت يك خاطره بازدارد!

عكاسان منظره حرفه اي اغلب عكس هاي خود را قبل از اين كه خورشيد طلوع كند مي گيرند، و منتظر آن نور خورشيد طلايي عالي، و يا غروب خورشيد مي مانند. اغلب عكاسي هاي آنها در طول اين زمان ها اتفاق مي افتد، چون نور در طول نيمروز اغلب چندان خوب نيست.

سعي كنيد در طول ساعات طلايي زياد عكس بگيريد، و آن وقت متوجه مي شويد كه نور عالي واقعا به ايجاد يك عكس منظره بهتر كمك مي كند.
۲
از پيش زمينه استفاده كنيد

اين هميشه بزرگترين اشتباه من در مورد عكس هاي منظره بوده است. من يك چيز زيبا، مثل يك رشته كوه را مي بينم، دوربينم را بالا مي برم و عكس مي گيرم. سپس با عكس چيزي كه خيلي دور است مواجه مي شوم.

اشتباه برداشت نكنيد. اين كار مي تواند عكس هاي خوبي ايجاد كند. اما بدون المان هايي در پيش زمينه تصوير، شما واقعا نمود عمق را در عكس محدود مي كنيد. چيزهايي كه در پيش زمينه قرار دارند، به جلب توجه بيننده كمك مي كنند، و اين احساس را مي دهند كه چيزها نزديك، ميانه، و دور هستند.

سعي كنيد چيز جالبي براي قرار دادن در پيش زمينه خود پيدا كنيد. شايد كمي گل بر روي زمين، اَشكال سنگي جالب، درختان، يا حتي اشخاص. از آن فواصل مختلف براي جذابيت و عمق بخشيدن به عكس استفاده كنيد.
[نكات عكاسي منظره]
۳
اشخاص را اضافه كنيد

برخي از عكس هاي منظره مورد علاقه من فقط از منظره نيستند – يك شخص هم در آنها وجود دارد. اين كار به چند دليل مفيد است.

اول اين كه وقتي يك شخص در عكس شما باشد، يك حس مقياس به آن مي دهد، به خصوص اگر از مناظر حماسي عكس مي گيريد. آن شخص به بيننده كمك خواهد كرد تا درك كند كه صحنه چقدر با شكوه بوده است.

همچنين راهي به بيننده مي دهد تا خودش را در همان نقطه تصور كند – خيلي راحت تر است كه ببينيد يك شخص بر روي صخره اي ايستاده است، و به اين فكر كنيد كه بودن بر روي آن صخره چه حسي دارد. بدون آن شخص، ممكن است تنها به آن منظره نگاه كنيد بدون اين كه خودتان را در آن تصور كنيد. اين تصوير زياد سه بُعدي نيست.

اضافه كردن اشخاص به عكس همچنين مي تواند جذابيت بيشتري به آن ببخشد. يك نقطه رنگ، يك حس حركت (البته اگر شخص در حال حركت است) – اشخاص المان هاي تركيبي هستند كه چيزي به كادر اضافه مي كنند.
[نكات عكاسي منظره]
۴
به جزئيات توجه كنيد

در مناظر به راحتي ممكن است غرق در صحنه بزرگ مقابل خود شويد و تمام جزئيات كوچك را ناديده بگيريد. هر زمان كه يك مكان زيبا پيدا كرديد، كمي وقت بگذاريد و به پايين، بالا، و اطراف خود نگاه كنيد. آن جزئيات كوچك چيزهايي هستند كه اغلب توسط افراد معمولي ناديده گرفته مي شوند، و توجه به آنها چيزي است كه شما را به يك عكاس ماهر تبديل مي كند!
[نكات عكاسي منظره]
۵
تركيب بندي، تركيب بندي، تركيب بندي

در يك پرتره چيزي كه توجه شما را جلب مي كند اغلب حالت است. انسان ها با چهره ها مرتبط هستند، و ناخودآگاه اول به آنها نگاه مي كنند.

بنابراين در يك منظره، به خصوص منظره اي كه هيچ شخصي در آن نيست، شما بايد راه هاي ديگري براي جلب توجه بيننده پيدا كنيد. و اينجاست كه تركيب بندي مهم مي شود. شما به يك تركيب بندي بسيار قوي نياز داريد تا واقعا توجه كسي را جلب كرده و آن را حفظ كنيد!

من قبلا به ارزش قرار دادن چيزهايي در پيش زمينه اشاره كردم – تكنيكي به نام لايه بندي (layering). تكنيك هاي تركيب بندي ديگري كه در ارتباط با مناظر مفيد هستند، خطوط هدايتگر براي جلب نگاه، پيدا كردن المان هايي براي ايجاد تعادل، گنجاندن فضاي منفي در عكس و استفاده از كادرها براي برجسته كردن سوژه مي باشند.

لنزك: همه اين تكنيك هاي تركيب بندي را مي توانيد با مطالعه مقالات تركيب بندي لنزك بياموزيد.
[نكات عكاسي منظره]
۶
آزمايش كنيد!

يك سبك عكاسي منظره وجود دارد كه كاملا استاندارد است: كوه زيبا، نور زيبا، پيش زمينه زيبا… حتما متوجه ايده شديد. شما اين مناظر را همه جا ديده ايد، و پس از مدتي كمي سخت مي توانيد بگوييد كدام يك از آنها خيره كننده تر است.

به همين دليل ارزشش را دارد كه تمام آن قوانين منظره را در نظر بگيريد و آنها را كاملا معكوس كنيد تا چيز متفاوتي به دست آوريد. بله، راحت باشيد و هر چيزي را كه من به شما گفتم ناديده بگيريد، تا زماني كه به طور عمدي آنها را ناديده بگيريد! عكس هاي خوبي مي توان در نور ظهر، بدون هيچ پيش زمينه اي، و هيچ شخصي در آن گرفت!
[نكات عكاسي منظره]
۷
پرسپكتيو خود را تغيير دهيد

يك راه فوق العاده موثر براي گرفتن يك عكس منظره چشمگير، تغيير پرسپكتيوتان است. اكثر افراد يك عكس را با ايستادن در يك مكان يكسان و قرار دادن دوربين در سطح چشم مي گيرند. و اين باعث مي شود عكس هاي شما درست مثل عكس هاي هر كس ديگري به نظر برسند.

پس پرسپكتيو خود را تغيير دهيد. صاف روي زمين دراز بكشيد. از يك تپه (يا كوه!) بالا برويد. يا عكاسي هوايي با دِرون را امتحان كنيد.

تغيير پرسپكتيوتان به شما اجازه مي دهد تا يك صحنه يكسان را از يك نقطه ديد متفاوت ببينيد، و اين چيزي است كه جلب توجه مي كند!
[نكات عكاسي منظره]
۸
وقت بگذاريد

علت اين كه من يك عكاس منظره عالي نيستم اين است كه وقت كافي براي گرفتن يك عكس عالي نمي گذارم. به همين سادگي. بهترين عكاسان منظره اغلب يك آخر هفته كامل را به پياده روي به يك محل دور كه ماه ها وقت صرف جستجوي آن كرده اند مي گذرانند، تنها براي اين كه يك عكس عالي در سپيده دم بگيرند. سپس آن فايل را به خانه مي آورند، و اغلب كار زيادي براي پس پردازش آن انجام مي دهند تا آن را كامل و بي نقص كنند. آنها وقت و تلاش زيادي را صرف يك تصوير مي كنند، و اينگونه آن را به يك عكس عالي تبديل مي كنند.

من به اين زودي قصد ندارم اين كار را بكنم. اما مي دانم كه اگر هر بار كه سعي مي كنم يك عكس منظره خوب بگيرم كمي بيشتر تلاش كنم، چيزي بهتر از يك عكس فوري به دست خواهم آورد. با انجام تمام كارهاي بالا – منتظر ماندن براي نور عالي، تغيير پرسپكتيو، اطمينان از اين كه يك پس زمينه قوي دارم – و وقت گذاشتن، بهترين شانس را براي گرفتن عكسي خواهم داشت كه به گذاشتن آن بر روي ديوارم افتخار مي كنم!

اميدوارم از اين نكات سريعي كه من در طول مسير ياد گرفته ام لذت برده باشيد. عكس هاي منظره اي كه من گرفتم هيچ جايزه اي نبرده اند، اما يادگاري هاي زيبايي از برخي ماجراهاي بزرگ زندگي من هستند – و اين دقيقا همان چيزي است كه من مي خواهم. شما مي توانيد تنها با كمي تلاش بيشتر عكس هاي بهتري از سفرهاي خود بگيريد، و يك عمر از نتايج كار خود لذت ببريد.
[نكات عكاسي منظره]

نويسنده: لورن ليم (Lauren Lim)

منبع:

لنزك